|
black heart
تقدیم به او که یاد داد عاشق باشم" چه سخت گذشت تا بفهمم بودنم را و چه ساده میگذرد رفتنم، اما در این بودن و رفتن به من یاد دادی عاشق باشم چه زود گذشت آن زمان که مرا درس عشق دادی و محبت را ضمیمه وجودم کردی و در پیوست نهادم حک نمودی: دوست بدار و عاشق باش آری تو در وجودم دوست داشتن را به ودیعه نهادی چگونه ستایش کنم تو را که ناتوانتر از آنم که برای تو بنویسم و چه زود گذشت بودنم و زود میرود رفتنم میدانم میروم ومیدانم که باید بروم اما به کدامین منزل بیاسایم بسیار دوستت دارم، من عاشقم مهربان آخر تو به من آموختی عشق را، اگر من اکنونم به عشق آمیخته است چون تو مرا کشاندی . پس چرا احساس میکنم دیگر دوستم نداری نمیدانم........... شاید اشتباه میکنم چون تا زمانی که که من در ملک تو هستم امیدوارم . راستی اگر مرا از مُلکت راندی به کدامین ملجا پناه ببرم ؟ اما هر جا بروم مُلک توست و این شادیم را افزون میکند که هر جا بروم ا زآن توست................پس هنوزدوستم داری
نظرات شما عزیزان:
سلااااااااام گلللللللم مییییییییسی کـــــه بــــــه
وبـــــــم ســــــر زدددددددی توووو هممممم وبببب قشننننننگییییی دارییییییی من تووووو رووووو لینننننننکیییییییدم موووووووفق باششششی .gif){kind=small} محمد
 ساعت16:29---26 بهمن 1390
چگونه ستایش کنم تو را که ناتوانتر از آنم که برای تو بنویسم
خیلی قشنگ بود اجی چهار شنبه 26 بهمن 1390برچسب:, :: 14:56 :: نويسنده : ستاره
درباره وبلاگ  به وبلاگ من خوش آمدید پيوندها
نويسندگان
|
||
 |
تبادل
لینک هوشمند
